مجلس و توصیههای رهبری
محمدمهدی تهرانی
سخنان رهبر انقلاب چه در صحن جامع رضوی و چه در جمع مسئولان نظام درخصوص طرح هدفمندکردن یارانهها بر یک ضرورت معنادار تکیه داشت و آن دعوت به همکاری و همگرایی در اجرای لایحه مهم هدفمندکردن بود؛ دعوتی که گویا آنگونه که میبایست فهم نشد تا از پس سخنان رهبری در مشهد، تاکید دوباره و معنادار ایشان در جمع مسئولان نظام را رقم بزند. و اکنون باید پذیرفت در این شرایط مجلس با آزمونی خطیر دست و پنجه نرم می کند.
اکنون همگان بر اهمیت و حساسیت اجرای طرح هدفمندکردن یارانهها و نیز بر ضرورت اجرای آن اذعان دارند و درست به خاطر همین حساسیتهاست که نمیتوان بدون همدلی قوا پا در حوزه اجرا گذاشت. بیشترین آسیبی که اجرای این طرح میتواند متوجه کشور کند، نه به واسطه طول زمان اجرای آن که به واسطه فقدان اراده مشترک قوا و تزریق ترس و نگرانی و التهاب در جامعه است. البته طول زمان متغیر مهمی است اما در شرایطی که قوا با هم بر سر لایحهای با این عظمت در جدال مداوم باشند، هیچ یک نتیجه و تبعات اجرای آن را نخواهند پذیرفت و اجرا چه با اسلوب بلندمدت و چه کوتاهمدت قطعا به ضرر کشور خواهد بود و این دقیقا همان واقعیتی است که می توان در پس موضع روشن رهبری دید.
اگر از لجاجتها و سیاسیکاریهایی که بر سر اقتصاد آوار میشوند بگذریم، مفهوم همکاری روشن خواهد شد. رهبر انقلاب میتوانستند مصوبه مجلس را پایان حرف و حدیثها قرار دهند و اجرای قاطعانه توسط دولت را خواستار شوند. ایشان میتوانستند بگویند کار کارشناسی تمام شده و اکنون عذری از سوی دولت پذیرفته نیست؛ اما نه تنها چنین نکردند، بلکه با صراحت فرمودند:«همکارى کنید، کمک کنید و براى آن کسى که در وسط میدان اجراء قرار دارد، تسهیلات فراهم کنید.»
سخنان ایشان البته به معنی تبیعیت بی چون و چرای مجلس از نقطه نظرات دولت نبوده و نیست؛ چه آنکه ایشان نیز در سخنانشان اختلافنظرها را طبیعی دانستهاند، اما آنچه مورد نظر بود همان چیزی است که با عنوان همکاری و همگرایی میشناسیم؛ ضرورتی که متاسفانه ظاهرا حتی اراده آن نیز در میان برخی چهرههای صاحب نفوذ مجلس شورای اسلامی وجود ندارد.
اطاعت از ولایت در شرایطی که نقطه نظرات بدیل یکدیگرند، معنی چندانی پیدا نمی کند. ولایتمداری آنگاه معنا دارد که نظر در سویه مقابل دیدگاه ولی قرار بگیرد. اینجاست که می توان عیار مدعای ولایتمداران را سنجید و میزان تمکینشان به امر رهبری را دریافت.
طی این روزها رهبر انقلاب تاکید کردند که دولت در وسط میدان اجراست و باید با دولت همکاری صورت پذیرد و البته دولت هم باید رأی نهایی را قبول کند. ایشان برای اینکه حجت بر همه تمام شده باشد، مجددا فرمودند:«من توصیهى مؤکد دارم به همکارى دستگاههاى سهگانه و قواى سهگانه.» به نظر سخنان رهبری کاملا روشن است. قطعا از اصرار بر یک موضع ثابت همکاری حاصل نمی شود.
در این میان اما مواضع برخی چهرههای مجلس شورا محل توجه بود. ریاست مجلس که از همان آغاز و حتی بعد از سخنان رهبر انقلاب در صحن جامع رضوی کار را پایان یافته میدانست، هرگونه تجدیدنظر را غیرممکن تلقی میکرد و حتی از جانب همه نمایندگان نیز در این خصوص سخن میگفت، در پاسخ نامه رییس جمهور از همان موضع گذشته سخن به میان آورد و انگار از سر ناچاری و ناراحتی امری را پذیرفته باشد، نوشت:«علیایحال بنابر توصیه رهبر معظم انقلاب درجهت همکاری قوا با یکدیگر، مجلس آمادگی دارد در این زمینه در آغاز سال جدید نظرات کارشناسی دولت را مجددا بررسی کند و به خاطر اینکه این مسیر مجددا در بحثهای غیرمستند غوطهور نشود خواهشمند است...»
در حالی که امضای بسیاری از نمایندگان مجلس پای طرح دوفوریتی برای افزایش بودجه طرح تحول وجود دارد، کارگروهی که لاریجانی از آن سخن میگفت با ترکیب غالب مخالفان دولت شکل گرفت. محمد رضا باهنر، احمد توکلی، الیاس نادران و غلامرضا مصباحیمقدم چهار چهرهای بودند که در فهرست 5 نفره کارگروه مشترک حضور یافتند.
در عین حال احمد توکلی که پیشتر با خطرناک خواندن قانون هدفمندکردن یارانهها عدم اجرای آن را به صلاح کشور دانسته بود، در ادامه مواضع متناقض خویش تصریح کرد:«عقل و منطق و سوگندها اقتضاء میکند که قانون هدفمندسازی یارانهها اجرا شود!» او همچنین ضمن تاکید بر اینکه نمایندگان مجلس نمیتوانند طرحی در این زمینه ارائه کنند، ارائه یک لایحه اصلاحی از سوی دولت را نیز یک نوع لجاجت دانست و پیشبینی کرد که به احتمال زیاد این لجاجت مورد توجه مجلس قرار نگیرد!
این همه و اظهارنظرهایی که صورت گرفته و می گیرد نشان از آن دارد که علیرغم تاکید رهبر انقلاب جریانی در مجلس اصولا علاقهای به مفاهمه و همکاری ندارد. شاید این البته میتواند یادآور مواضع برخی نمایندگان مجلس هفتم در برابر توصیهها و سفارشهای رهبری به مجلس درخصوص همکاری با دولت نهم نیز باشد. آنجا که عماد افروغ رییس کمیسیون فرهنگی وقت مجلس شورای اسلامی رهبر انقلاب را مصلحتاندیش خوانده و گفت:«به نظر من مقام معظم رهبری مصلحتگراتر از امام راحل هستند و امام حقیقتگراتر بود و کمتر تعارف و رعایت مصلحت میکردند!»
اکنون به نظر مجلس شورای اسلامی میبایست نسبتش را با توصیههای رهبری شفاف کند و بار بر زمین مانده را به مقصد برساند.